به وبلاگ نجد خوش آمدید

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فعالیت شهید همت پیش از پیروزی

11 دی 1390 توسط غلامی

 

 


در سال 1352 پس از دريافت ديپلم، در »دانش‏سراى اصفهان« به تحصيل ادامه داد.

پس از گرفتن مدرك تحصيلى، به سربازى رفته و در آن جا با سمت مسئول

آشپزخانه مشغول انجام وظيفه شد. او از اين دو سال، به عنوان تلخ‏ترين دوران

زندگى ياد مى‏كرد.

محمّد ابراهيم در ماه مبارك رمضان، سربازان را به روزه گرفتن ترغيب مى‏كرد

و به آنان وعده تهيه سحرى مى‏داد; امّا وقتى »ناجى«، فرمانده وقت لشكر، از اين

موضوع مطلّع مى‏شود، سربازان را وادار مى‏كند كه روزه خود را بشكنند و اين

حركت ضدّ دينى ناجى، براى محمّد ابراهيم، سخت گران آمد. او در همين دوران، به

ماهيّت پليد رژيم شاه پى برد و مبارزه خود را عليه اين رژيم آغاز كرد.

همّت در دوره سربازى، با برخى از جوانان روشنفكر و انقلابى آشنا شد و با

مطالعه تعدادى كتاب از مسائل سياسى روز باخبر گرديد. از آن پس، فعاليت‏هاى

خود را عليه رژيم ستم‏شاهى گسترش داد و به افشاى مفاسد و جنايت‏هاى رژيم

پرداخت.

پس از سربازى، در روستاهاى اطراف زادگاه خود به معلّمى روى آورد.

ابراهيم در اين مدّت با چند روحانى متعهّد آشنا شد و با آنان ارتباط نزديك برقرار

كرد و از طريق آنان با شخصيت حضرت امام خمينى »قدس سرّه« بيشتر آشنا شد. او

از آن پس، دل در گرو عشق و آرمان ايشان سپرد. در دوره معلّمى، چند بار از سوى

عوامل رژيم به او اخطار دادند كه به آنها اعتنا نكرد.

با اوج‏گيرى انقلاب، به عنوان چهره‏اى شاخص، به روشنگرى جوانان و

مبارزه عليه رژيم پرداخت و براى ديدار با روحانيان و گرفتن اعلاميه و نوار، به شهر

قم رفت و آمد مى‏كرد. مبارزات شهيد همّت از سوى عوامل ساواك مورد تعقيب

قرار گرفت; امّا او هوشمندتر از آن بود كه در دام ساواك گرفتار شود. شهر به شهر

سفر مى‏كرد و به فعاليتش بر ضدّ رژيم ادامه مى‏داد. او براى مبارزه، تشكيلاتى عمل

كرده و تيمى از جوانان تشكيل داد كه برگزارى تظاهرات، صدور قطعنامه و

راه‏اندازى اعتصاب‏ها، از جمله فعاليت‏هاى آن تيم به شمار مى‏رفت. اوّلين قطعنامه

مذهبى با شالوده سياسى در اداره آموزش و پرورش شهر، توسط او قرائت شد. يكى

از بندهاى اين قطعنامه، انحلال ساواك بود. پس از اين حركت، ناجى، فرماندار

نظامى اصفهان، حكم اعدام او را صادر كرد. يك بار به جانش سؤ قصد شد كه تير به

جاى شهيد همّت به فرد ديگرى اصابت كرد. از آن پس، مدّتى فعاليت‏ها و مبارزات

خود را به صورت مخفى انجام داد كه از سوى رژيم، خواندن برخى از آنها ممنوع شده بود.


 نظر دهید »

سلام بر امام کاظم(ع)

11 دی 1390 توسط غلامی

سلام بر تو که وارث نیکان و آبروبخش نیاکانی.

سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی.

سلام بر نام معطر و زیبایت ،که الهام بخش صبوری،شکیبایی،بردباری و حلم است.

سلام بر سجاده ای که از اشک هایت خیس می شد.بر زمینی که که پیشانی و صورت بر آن می نهادی.بر آن دست ها که به درگاه خدامی گشودی و بر آن گوهرهای غلتانی که از آسمان چشمانت بر گونه نورانی می چکید.

سلام بر غل و زنجیری که از بوسه بر دست و پایت قداست یافت.

سلام بر تو،بر پدران و فرزندانت و بر شیفتگان و پیروانت.

سلام بر تو که مایه افتخار اسلامی و شیعه به وجود تو می بالد.

 نظر دهید »

تفال رهبر به دیوان حافظ درمنزل شهید خالصی

08 دی 1390 توسط غلامی

خواهر شهید خالصی گفت: وقتی حضرت آقا در منزل ما تشریف داشتند، از ایشان خواستیم تا به اشعار حافظ تفألی بزنند؛‌ ایشان هم دیوان را باز کردند که این غزل آمد “سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد/ جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید/ ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن/قوافل دل و دانش که مرد راه رسید”.

به گزارش جهان به نقل از فارس، جمعه شب و همزمان با سومین روز سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه، معظم له به منزل تعدادی از شهدای این شهر رفتند و آنها را مورد تفقد قرار دادند.


وقتی ایشان در منزل شهید «شهاب الدین خالصی» حضور می‌یابند، بعد از دیدار و گفت‌وگو با خانواده شهید، درباره نحوه شهادت شهید خالصی فرزند خانواده خالصی و شهید «غلامرضا دستم‌بویه» داماد این خانواده سؤالاتی می‌پرسند.

بعد از آن خانواده شهید خالصی از آقا می‌‌خواهند تفألی به حافظ بزنند که ایشان با محبت این خواسته را اجابت کرده و دیوان شیخ شیرین کلام را می‌گشایند که چنین غزلی‌سرایی کرده بود:

بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید

جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت
کمال عدل به فریاد دادخواه رسید

سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد
جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید

ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن
قوافل دل و دانش که مرد راه رسید

عزیز مصر به رغم برادران غیور
ز قعر چاه بر آمد به اوج ماه رسید

کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل
بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید

صبا بگو که چه‌ها بر سرم درین غم عشق
ز آتش دل سوزان و دود آه رسید

ز شوق روی تو شاها، بدین اسیر فراق
همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید

مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیمه شب و درس صبحگاه رسید

 1 نظر

جرعه هایی از کلام نور

07 دی 1390 توسط غلامی

 

1- قالَ الاْمامُ أبوُ جَعْفَر محمّد الباقر (عَلَیْه السلام)

إذا أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فیكَ خَیْراً، فَانْظُرْ إلى قَلْبِكَ فَإنْ كانَ یُحِبُّ أهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُبْغِضُ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیكَ خَیْرٌ; وَاللّهُ یُحِبُّك، وَ إذا كانَ یُبْغِضُ أهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُحِبّ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فیكَ خَیْرٌ; وَ اللّهُ یُبْغِضُكَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ أحَبَّ.

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: اگر خواستى بدانى كه در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه، به درون خود دقّت كن اگر اهل عبادت و طاعت را دوست دارى و از اهل معصیت و گناه ناخوشایندى، پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد; و خداوند تو را دوست مى دارد.

ولى چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشایند باشى و به اهل معصیت عشق و علاقه ورزیدى، پس خیر و خوبى در تو نباشد; و خداوند تو را دشمن دارد.

و هر انسانى با هر كسى كه به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مى گردد.


2- قالَ (علیه السلام): مَنْ كَفَّ عَنْ أعْراضِ النّاسِ أقالَهُ اللّهُ نَفْسَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَ مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ.

فرمود: هركس دنبال هتك حرمت - ناموس و آبروى - دیگران نباشد، خداوند متعال او را در قیامت مورد عفو و بخشش قرار مى دهد; و هركس غضب و خشم خود را از دیگران باز دارد، خداوند نیز خشم و غضب خود را در قیامت از او بر طرف مى سازد.


3- قالَ (علیه السلام): مَنْ ثَبَتَ عَلى وِلایَتِنا فِی غِیْبَةِ قائِمِنا، أعْطاهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَجْرَ ألْفِ شَهید مِنْ شُهَداءِ بَدْر وَ حُنَیْن.([3])

فرمود: كسى كه در زمان غیبت امام زمان (عجّل الله فرجه الشّریف) بر ایمان و ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت پا برجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهید از شهداى جنگ بدر و حنین به او عطا مى فرماید.


4- قالَ (علیه السلام): لَوْ أنَّ الاْمامَ رُفِعَ مِنَ الاْرْضِ ساعَةً، لَماجَتْ بِأهْلِها كَما یَمُوجُ الْبَحْرُ بِأهْلِهِ.

فرمود: اگر امام و حجّت خدا لحظه اى از روى زمین و از بین افراد جامعه برداشته شود، زمین اهل خود را در خود مى بلعد و فرو مى برد همان طورى كه دریا چیزهاى خود را در خود متلاطم و آشفته مى سازد.


5- قالَ (علیه السلام): إنَّ جَمیعَ دَوابِّ الاْرْضِ لَتُصَلّی عَلى طالِبِ الْعِلْمِ حَتّى الْحیتانِ فی الْبَحْرِ.

فرمود: به درستى كه تمام موجودات و جانوراان زمین و بلكه ماهیان دریا براى تحصیل كنندگان علوم ـ اسلامى و معارف الهى ـ تحیّت و درود مى فرستند.


6- قالَ (علیه السلام): لَوْ أُوتیتُ بِشابٍّ مِنْ شَبابِ الشّیعَةِ لا یَتَفَقَّهُ فِی الدّینِ، لَأَوجَعْتُهُ.

فرمود: اگر جوانى از جوانان شیعه را نزد من بیاورند كه به مسائل دین ـ و زندگى ـ آشنا نباشد، او را تنبیه و تأدیب خواهم كرد (تا به دنبال تحصیل مسائل دین برود).

 نظر دهید »

طبیب روحانی

06 دی 1390 توسط غلامی

حکایت هایی از آیت الله کشمیری:

زیبا فرمودند!

یک نفر از طلاب کویتی ( یا بحرینی) که جوان بود و گاه گاهی محضراستاد حضور پیدا می کرد؛ یک روز عرض کرد: خدمت آیت الله بهجت که رسیدم، از من پرسید:

درس چه می خوانی ؟

گفتم: مقدمات ( اولین کتابی است که طلاب می خوانند).

فرمود:

بر شما باد بر مؤخرات ( یعنی توجه شما به مقصود و محبوب و ذی مقدمه باشد).

استاد فرمود: ایشان زیبا فرمودند!!


▪ امتحان است

یکی از افرادیکه با جنابش محشور و متصل بود و مشکل عیال داشت که به بعضی امراض مبتلا بود خدمت استاد عرض کرد:

پیش عده ای از اولیاء الهی رفتم و هر کدام دستوری دادند و انجام دادم اما نتیجه ای نگرفتم. آیا این مرتاض خانواده، اثر گناهانم هست که او خوب نمی شود؟

فرمودند:

این مسئله برای شما امتحان است، اگر صبر کنید خداوند در عوض عطای بزرگی به شما خواهد داد.


▪ نفس زکیه و نماز مقبول

روزی از محضر آیت الله کشمیری سؤال شد :

آقای کوهستانی را چگونه یافتید؟

فرمود:

او صاحب نفس زکیه بود.

با ایشان ملاقات کردم و یک نماز نیز به ایشان اقتداء کردم، خیلی برای من جالب توجه بود و لذت بردم و از نمازهایی بود که مطمئن هستم مورد قبول واقع شده است.


▪ عنایت سیدالشهدا(ع ) در وادی السلام

از استاد درباره مشاهداتش در وادی السلام سئوال شد ، فرمودند:

روزی به وادی رفتم، شخصی بود به نام شیخ مالک که اهل علم نبود، به من گفت: من از اینجا زیارت امام حسین علیه السلام را می خوانم شما هم همراهم بخوان!

او زیارت امام حسین علیه السلام را می خواند و من پشت سرش می خواندم.

با آنکه از آنجا تا کربلا خیلی مسافت بود، کربلا را مشاهده می کردم…


▪ علم بدون تهذیب

نظر استاد این بود که علم بدون تهذیب فایده ای ندارد و اهل علم باید در حضور خدا باشند و می فرمودند:

« شرف اهل علم فقر است، چی شده بعضی ها هی خارج کشور می روند…».


منبع :مقاله حمیدرضاقائدامینی

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25

ساعت فلش

كد ساعت

كد تقويم

قالب وبلاگ

به وبلاگ نجد خوش آمدید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناجات
    • مناجات خواجه عبدالله انصاری
  • گلپوته هایی از صحیفه سجادیه
  • مفتح،منادی حوزه و دانشگاه
  • حدیث روز
  • حدیث از امام سجاد
  • زخم هایی که کهنه نمی شود
  • پا جا پای حسن مقدم
  • طبیب روحانی
  • جرعه هایی از کلام نور
  • موضوع آزاد
  • فرماندهان
  • حرف دل
  • یک سبد سیب
  • پیام هفته
  • صفیر سیمرغ(معارف)
  • سپید جامگان آسمانی(وصیت نامه)
  • غبارروبی از چهره صمصام
  • فرهنگ مهدویت در فضای مجازی
  • یک آیه
  • خاطره شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار سایت

قالب وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس