به وبلاگ نجد خوش آمدید

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

مفتح،منادی حوزه و دانشگاه

26 آذر 1390 توسط غلامی

به مناسبت 27 آذرماه سالروز شهادت شهيد دكتر مفتح

27 آذرماه سالروز شهادت رادمردي است كه در راه پيوند دو نهاد انسان‌سازِ حوزه و دانشگاه لختي به خود ترديد راه نداد و كوشا و ساعي عمر گرانمايه خود را در راه تعالي و سعادت جامعه مبذول داشت شهيد مفتح راه سعادت امت را اسلام مي‌داند و عقيده دارد برنامه‌هاي عبادي اين آيين، انسان‌ها را نجات مي‌دهد وي معتقد است كه شعائر و سنت‌هاي مذهبي مردم ايران در مقابل شدائد مقاوم بار آورده است. با وجود آن كه شهيد مفتح عالي‌ترين درجه‌هاي تخصص را در حوزه و دانشگاه احراز كرده بود، به برنامه‌هاي تعبدي و اعمالي كه سازنده روح وروان انسان‌هاست، توجه داشت و دعا را يكي از سرمايه‌هاي بسيار ارزنده و از حقايق مسلم اسلام و قرآن مي‌دانست آن متفكر عالي مقام در خصوص دعا و نيايش مي‌نويسد: نيايش درخواست كمال، مقام، موقعيت و خلاصه همه چيزي است كه بايد با لياقت و كارداني به دست نيايشگر آيد و تكرار اين دعا و خواستن مانند شعاري است كه در روح انسان، اثر مي‌گذارد و در او نيروي اميد و عشق و علاقه به وجود مي‌آورد و او را دوره رسيدن به آن هدف به تكاپو و جنبش وامي‌دارد و در اسلام هيچ‌گاه دعا به جاي عوامل طبيعي و علل و اسباب به حساب نيامده بلكه هميشه همراه و در كنار آن اسباب قرار مي‌گرفته است.»
آن انديشمند سترگ بر اين باور است كه اگر استعمار بگذارد مسلمانان جهان با هم ارتباط يابند و اختلافات مرزي و قومي از بين برود اقتدار اسلامي ارمغان آن است كه توفان استعمار را در هم مي‌پيچد. اين توان مذهبي اگر تحقق يابد ديگر به ابرقدرت‌ها اجازه چپاول، غارت و سلطه‌گري توام با ظلم و ستم به محرومان را نمي‌دهد به حقيقت آن انديشمند والامقام منادي وحدت تمامي اقشار جامعه بود كه با الهام از قرآن و سخنان اهل بيت قوميت‌گرايي، مليت‌پرستي و گرايش‌هاي نژادي را آفتي مهلك براي اين تشكل قومي اعلام مي‌دارد. مي‌گويد:
ناسيوناليسم حربه استعمار است و از اين طريق بين مسلمين بذر نفاق و تفرقه مي‌افشاند. او در سخنان و نوشته‌هاي نيكوي خويش از دام‌هاي گوناگوني كه استكبار براي مسلمانان تدارك مي‌بيند پرده برداشته، به اين حقيقت اشاره مي‌كند كه وقتي امپرياليست‌ها احساس كردند روند سلطه بر مسلمين قابل دوام نخواهد بود و ممكن است اين مردم هويت ديني خويش را بازيابند و زنجيرهاي اسارت را پاره كنند، كوشيدند تا حس ديني مردم را ضعيف كرده ترديد و دودلي در پايه‌هاي اعتقادي آنان به وجود آورند و با آسودگي خاطر به غارت منابع آنها مي‌پردازند.
عشق به اهل بيت:
مرحوم مفتح در خانواده‌اي تربيت شد كه ناشر فرهنگ اهل بيت بودند و پدر بزرگوارش در روضه‌ها و سخنان شيواي خويش به مدح و منقبت اهل بيت مي‌پرداخت و اين فرزند پاك طينت از دوران كودكي با عشق به اين خاندان آشنا گرديد. طبيعي است چنين روندي، ارمغاني چون محبت به ساحت مقدس آن چشمه‌هاي ولايت و امامت را به دنبال دارد. اما دكتر مفتح از راه ديگر به تعميق اين علاقه پرداخت و آن افزايش معرفت خويش نسبت به اين خاندان بود. او هرچه بر ايمان و شناخت خويش و اطاعت از اوامر الهي سعي و مجاهدت مي‌كرد حب فطري و ملكوتي را در وجود خود افزون‌تر مي‌ساخت به طوري كه هرچه را از خدا و منتسب به او بود، دوست مي‌داشت.
از سوي ديگر چون عاشق كمالات بود و اهل بيت را آراسته به فضائل مي‌شناخت آنان را شايسته دلبستگي و مهروزي مي‌دانست و با اين عشق و محبت دل را صفا مي‌داد و روان را در چشمه اين علاقه، تطهير مي‌نمود. عشق و گرايش قلبي آن شهيد نسبت به ستارگاني درخشاني آسمان ولايت و خاندان پيامبر تنها علاقه‌اي معمولي نبود بلكه اين ارتباط قلبي وسيله جذب و جلب معنويات و بهره‌ گرفتن از خورشيد معرفت و معنويت آن بزرگواران شد. همچنين اين عطوفت معنوي آن شهيد را به جهت‌گيري در مقابل مسائل عصر خويش واداشت و ضمن تلاش‌هاي فكري و تبليغي با الهام از سيره اهل بيت به ستيز با ظلم برخاست و در اين راه يك لحظه آرام ننشست و خود را موجي دانست كه آسودگي آن با عدم، مساوي است آن مجتهد ژرف انديش بر اين باور بود كه زيارت بارگاه اهل بيت و سوگواري براي اين خاندان دل‌ها را احيا كرده، درس فداكاري و قيام به انسان‌ها مي‌آموزد.
ستيز با جهل و خرافات:
شهيد مفتح مبارزه با عنصريت جهل را مهم‌ترين وسيله براي مبارزه عليه رژيم پهلوي مي‌دانست او عقيده داشت براي ايجاد تحول در انديشه‌هاي مردم لازم است آنان را از دره ناداني به قله آگاهي رسانيد وي بعثت پيامبر اسلام را نهضتي علمي- فرهنگي مي‌دانست كه بر پيكر مرده اجتماع آن عصر روحي تازه دميد و اين تحول ريشه‌دار علمي تمامي مسائل اخلاقي و اجتماعي را بر پايه تعقل و مباني علمي قرار داد. سلسله مقالاتي كه تحت عنوان نقش دانشمندان اسلام در پيشرفت علوم، در مجله مكتب اسلام(سال چهارم) از سوي استاد به رشته تحرير درآمد، در پي همين مقصود بود. نفرت ايشان از ناآگاهي و خرافات و مسائل موهوم در نوشته‌ها و مقالات و سخنراني‌هايش به خوبي آشكار است و گويا رنج آن انسان متفكر از مسائل خرافي و جهل توده‌ها بيشتر از ناگواري‌هاي ديگر است. از نظر ايشان توسعه علم و پيشرفت افكار تاثير غيرقابل انكاري در بالابردن سطح اعتقادات و باورهاي ديني مردم دارد. او مي‌گويد: پاره‌اي از خرافات و افكار بي‌اساس چون پرده‌اي چهره نوراني حقايق اسلام را مي‌پوشاند و حربه برنده‌اي به دست دشمنان و غارتگران سرمايه‌هاي مادي و معنوي مسلمين مي‌دهد.
تكبير وحدت:
در زماني كه تبليغات استثمارگران، دانشگاه را در نظر علما به عنوان مركز كفر معرفي مي‌كرد و تحصيل علوم جديد اعراض از دين شمرده مي‌شد، شهيد مفتح بي‌اعتنا به افكار موهوم استعماري در حالي كه از استادان برجسته حوزه علميه قم به شمار مي‌رفت با انتخابي آگاهانه پا به دانشگاه و جمع دانشجويان نهاد. در آن ايام ايشان درجه اجتهاد را در حوزه احراز كرده بود و پس از مدتي حضور در دانشگاه موفق به اخذ درجه دكتري شد و ساواك در حركتي حساب شده با دعوت ايشان به دانشگاه براي تدريس مانع از رفتن او به قم شد تا از فضاي حوزه دور شود اما آن متفكر پرهيزكار براي تقويت آموزه‌هاي اسلامي و بوجود آوردن تحولي در فرهنگ اين كانون علم و همكاري با استاد شهيد مطهري كه آن وقت در دانشكده الهيات بود اين دعوت را پذيرفت. اين دو انديشمند مسلمان از سال‌ها قبل در سنگرهاي مختلف مشغول فعاليت‌هاي فكري و فرهنگي بودند. دكتر مفتح در شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز تهران دركنار شهيد با فضيلت، استاد مطهري در شكل‌دهي و هدايت مبارزات اسلامي ملت ايران، بويژه مردم تهران، نقش فعالي داشت و در تلاش‌هاي علمي و اجتماعي دست در دست شهيد مطهري و به همراهي او پيش مي‌رفت.
يكي از شيوه‌هاي اخلاقي شهيد مطهري اين بود كه در انجام كارهاي حساس همواره از دوستان نزديك و با وفاي خويش مدد مي‌گرفت و كارها را به نام و به دست آنان اجرا مي‌كرد و خود به طور غيرعلني حساب كار داشت. يكي از افرادي كه بيش از هركس ديگر در ارتباط با استاد شهيد اين مسئوليت را مي‌پذيرفت، دكتر مفتح بود. وي عقيده داشت استاد مطهري در تاريخ معارف اسلامي هيچ‌گاه فراموش نمي‌شود و در بزرگداشت شهادتش فرمود: آنچه بيشتر ما را ناراحت كرده، آن تقوا و معنويت، عرفان و پاكي مرحوم آقاي مطهري است و به حق جز براي خدا و اسلام به هيچ چيز نمي‌انديشيد. در جلسه مورخه 25/9/51 گروه فلسفه و حكمت اسلامي دانشكده الهيات كه با حضور دكتر مفتح، استاد مطهري و اساتيد ديگر تشكيل شد درباره يك طرح تحقيقاتي، مذاكراتي به عمل آمد و مقرر شد كتاب ابوعلي سينا پس از مقابله با نسخ خطي معتبر ترجمه و همراه با متن اصلي چاپ شود، كه دكتر عزتي قسمت منطق و دكتر مفتح بخش فلسفه آن را براي اين مهم عهده‌دار گرديدند. ناگفته نماند كه در اين سال‌ها شهيد مفتح در گروه فلسفه و حكمت اسلامي دانشگاه تهران عضويت داشت در حالي كه مدير اين گروه استاد مطهري بود بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به استاد مطهري پيشنهاد تصدي رياست دانشكده الهيات را دادند كه ايشان نپذيرفتند و مرحوم مفتح را معرفي كردند. وي كه سرپرستي كميته انقلاب اسلامي منطقه چهار را عهده‌دار بود، رياست دانشكده الهيات و معارف اسلامي را پذيرفت و در دانشگاه براي تغيير برنامه‌هاي درسي و ايجاد وحدت بين حوزه و دانشگاه جديت فراواني بكار برد نامبرده در دانشكده الهيات كلاس‌هاي منظم و مختلفي ترتيب داده بود كه شهيد مطهري، حجت الاسلام رفسنجاني و  در آن شركت مي‌كردند. استاد مفتح با عضويت در شوراي گسترش آموزش عالي كشور سعي در پايه‌ريزي يك دانشگاه اسلامي نمود كه با شهادت ايشان، برنامه مزبور ناتمام ماند.
 نظر دهید »

گلپوته هایی از صحیفه سجادیه

24 آذر 1390 توسط غلامی

شایسته است فرد مسلمان برنامه روزانه اش چنین باشد:

1)به انجام رساندن کار خیر

2)دوری از شر و گناه

3)شکر نعمت ها

4)استفاده درست از وقت

5)پرهیز از بدعت ها

6)توجه به مکتب اسلام

امید است با عمل به آن ها به رشد معنوی بیشتری دست یابیم.


«اقتباس از دعای ششم صحیفه سجادیه»

 نظر دهید »

مناجات

23 آذر 1390 توسط غلامی

مناجات عبدالله انصاری

الهی! تو آنی كه از احاطت اوهام بیرونی، و از ادراك عقل مصونی، نه مُدرَك عیونی، كارساز هر مفتونی، و شادساز هر محزونی، در حكم، بی‌چرا، و در ذات بی‌چند، و در صفات بی‌چونی.
الهی! در جلال، رحمانی، در كمال، سبحانی، نه محتاج زمانی، و نه آرزومند مكانی، نه كسی به تو ماند، و نه به كسی مانی، پیداست كه در میان جانی، بلكه جان زنده به چیزی است كه تو آنی.
الهی! یكتای بی‌همتایی، قیّوم توانایی، بر همه چیز بینایی، در همه حال دانایی، از عیب مصفّایی، از شریك مبرّایی، اصل هر دوایی، داروی دلهایی، شاهنشاه فرمانفرمایی، معزّز به تاج كبریایی، مسندنشین استغنایی، به تو رسد ملك خدایی.
الهی! نام تو، ما را جواز، مهر تو، ما را جهاز، شناخت تو، ما را امان، لطف تو، ما را عیان.
الهی! ضعیفان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی، مؤمنان را گواهی، چه عزیز است آن كس كه تو خواهی.
یا ربّ دل پاك و جانِ‌ آگاهم ده آه شب و گریه سحرگاهم ده
در راه خود اول زخودم بی‌خود كن بی‌خود چو شدم زخود به خود راهم ده
الهی! از نزدیك نشانت می‌دهند و برتر از آنی، و دورت پندارند و نزدیكتر از جانی، تو آنی كه خود گفتی، و چنان كه خود گفتی، آنی، موجود نفسهای جوانمردانی، حاضر دلهای ذاكرانی.
الهی! جز از شناخت تو، شادی نیست، و جز از یافت تو، زندگانی نه، زنده بی‌تو، چون مرده زندانی است، و زنده به تو، زنده جاویدانی است.
الهی! فضل تو را كران نیست، و شكر تو را، زبان.
من بی‌تو دمی قرار نتوانم كرد احسان تو را شمار نتوانم كرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی یك شكر تو از هزار نتوانم كرد
الهی! گرفتار آن دردم، كه تو داروی آنی، بنده آن ثنایم كه تو سزاوار آنی، من در تو، چه دانم؟ تو دانی. تو آنی كه مصطفی گفت، من ثنای تو را نتوانم شمرد آن گونه كه تو خود بر نفس خویش ثنا گفتی.
الهی! جمال تو راست، باقی زشتند، و زاهدان مزدوران بهشتند!
در دوزخ اگر وصل تو در چنگ آید از حال بهشتیان مرا ننگ آید
ور بی‌تو به صحرای بهشتم خوانند صحرای بهشت بر دلم تنگ آید
الهی! با تو آشنا شدم، از خلایق جدا شدم و در جهان شیدا[1 شدم، نهان بودم؛ پیدا شدم.
الهی! چون آتش فراق داشتی، دوزخ پرآتش از چه افراشتی.[2]
الهی! هر كه تو را شناخت، هر چه غیر تو بود بینداخت.
هر كس كه ترا شناخت جان را چه كند فرزند و عیال و خانمان را چه كند
دیوانه كنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه كند
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25

ساعت فلش

كد ساعت

كد تقويم

قالب وبلاگ

به وبلاگ نجد خوش آمدید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مناجات
    • مناجات خواجه عبدالله انصاری
  • گلپوته هایی از صحیفه سجادیه
  • مفتح،منادی حوزه و دانشگاه
  • حدیث روز
  • حدیث از امام سجاد
  • زخم هایی که کهنه نمی شود
  • پا جا پای حسن مقدم
  • طبیب روحانی
  • جرعه هایی از کلام نور
  • موضوع آزاد
  • فرماندهان
  • حرف دل
  • یک سبد سیب
  • پیام هفته
  • صفیر سیمرغ(معارف)
  • سپید جامگان آسمانی(وصیت نامه)
  • غبارروبی از چهره صمصام
  • فرهنگ مهدویت در فضای مجازی
  • یک آیه
  • خاطره شهدا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار سایت

قالب وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس